تنبـــــــور

تنبـــــــور

_ واژه‌ای که به زبان میآید ، از آغاز واژه نیست بلکه حاصل انگیزه‌ای درونی ست که متناظر با خلق‌و‌‌خوی فرد، او را به بیان واژه وامیدارد.
(فضای خالی، پیتر بروک)

_اگه فک میکنی منُ میشناسی ، لطفا این وبلاگ رو نخون .

_معمولا هروقت شاکی‌ام به این فکر میکنم که چه خوبه یه پست جدید بنویسم=!

_te.me/peidahshodeh

منوی بلاگ
يكشنبه, ۶ اسفند ۱۴۰۲، ۰۶:۴۲ ب.ظ

باید ناهار طوطی خورده باشم، ازین به بعد!

بیان شش سال است که باید یک وبلاگ مرا حذف کند و هنوز گویا 11 بهمن فرا نرسیده !

گوشه چشمم هی میپرد به طور خیلی نامحسوسی طوری که به هرکسی نشان میدهم میخندد و میگوید واا چی میگییی???

و این پریدنش روی مخم میرود و حواسم را پرت میکند. امروز باید برای ش یکسری استوریهای چرت و پرت درست کنم . و من واقعا ایده ای ندارم که چطور! البته اصلا مهم نیست همین که چهارتا عکس و متن بگذاری کنار هم استوری میشود و این چیزهایی که ذهنم میسازد فقط بهانه برای انجام ندادن است چون یکجورهایی خوشم نمیآید از کارش. 

جوری که مادر آدم میتواند حال آدم را بد کند آن هم با یک جمله هیچ قدرتی نمیتواند البته پدر آدم هم همینطور:/

 خیلی حرصم گرفته از همه چیز . این چهار روز فقط داشتم با تنفرِ نسبت به خودم کنار می‌آمدم. بیشتر از همیشه دوست داشتم دشمن خودم باشم. همین الان هم از دستم عصبانی‌ام و فقط چون دیگر نمیتوانم وقت صرف جر و بحث با خودم کنم یکم بیخیال شده ام. 

احتمالا برای پریشانی دست و پا گیرم اینجا هر روز و هر ساعت بخواهم پست بنویسم چون بیشتر از همیشه نیاز به حرف زدن دارم اینجا .

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲/۱۲/۰۶
تنبور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی