سه شنبه, ۵ دی ۱۴۰۲، ۰۷:۰۲ ب.ظ
۲۱۵_
کاش یجایی توو دانشگا میشد پیدا کنم که شبام برم اونجا بخوابم. تو ساختمون اداریش نه خوابگاهش . شب تا صب همین بازی بازی دانشگا و شر و ورای دیگه سرم رو گرم میکرد تا وقتی روز مرگ فردا میرسید:/
کاش به جایی تعلق داشتم که شب تا صبح باید براش وقت صرف میکردم ، همهی زندگیم رو میبلعید. من باید عضو چیزی بشم که منو از دلتنگی یا نیاز به وابسته بودن به آدمی دور کنه. اینقد شلوغ و خستهم کنه که یادم نیفته کسی نیست.
ولی نمیشه همیشه
۰۲/۱۰/۰۵
چرا نشه
میشه
خوبم میشه