تنبـــــــور

تنبـــــــور

_ واژه‌ای که به زبان میآید ، از آغاز واژه نیست بلکه حاصل انگیزه‌ای درونی ست که متناظر با خلق‌و‌‌خوی فرد، او را به بیان واژه وامیدارد.
(فضای خالی، پیتر بروک)

_اگه فک میکنی منُ میشناسی ، لطفا این وبلاگ رو نخون .

_معمولا هروقت شاکی‌ام به این فکر میکنم که چه خوبه یه پست جدید بنویسم=!

_te.me/peidahshodeh

منوی بلاگ
سه شنبه, ۲۶ بهمن ۱۴۰۰، ۰۴:۳۰ ب.ظ

170-

سدهرتها با خستگی گفت:(شاید من هم مثل تو باشم ، تو نیز نمیتوانی کسی را دوست داشته باشی وگرنه چگونه میتوانستی عشق را چون هنری مورد آزمایش قرار دهی؟شاید مردمی چون ما نتوانند دوست داشته باشند . مردم عادی قادر به دوست داشتن اند و این راز زندگی آنهاست.)

+سیذارتا،هرمان هسه

 

نمیدونم جمله ی بالا چی میگه تو سرم هی. هر لحظه عشقُ میبینی و نمیبینی. 

نمیدونم مردم چطوری‌ن . دقیقا چی باعث میشه قادر به دوست داشتن نباشی. شایدم باید بپرسی چی باعث میشه قادر به دوس داشتن باشی.

ب.ن: جدیدا نمیتونم موضوعاتو توی ذهنم طبقه‌بندی کنم . و یادم نمیاد دفعه قبل خودم رو با چی آروم میکردم .

بدیش میدونی چیه؟ اینه که اولیس هیچوقت به خونه برنمیگرده .

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۰/۱۱/۲۶
تنبور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی