تنبـــــــور

تنبـــــــور

_ واژه‌ای که به زبان میآید ، از آغاز واژه نیست بلکه حاصل انگیزه‌ای درونی ست که متناظر با خلق‌و‌‌خوی فرد، او را به بیان واژه وامیدارد.
(فضای خالی، پیتر بروک)

_اگه فک میکنی منُ میشناسی ، لطفا این وبلاگ رو نخون .

_معمولا هروقت شاکی‌ام به این فکر میکنم که چه خوبه یه پست جدید بنویسم=!

_te.me/peidahshodeh

منوی بلاگ
سه شنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۸، ۰۴:۱۸ ق.ظ

بی خوابی شبانه و آلفرد ژاری :|

در پی بیخوابی ای که دیگر تقریبا دوهفته ای یکبار به سراغم می آید و یکجور هایی فلج کننده است و با توجه به اینکه حوصله و تمرکز کافی ای ندارم :/ دوست دارم در این ساعت از صبح درمورد آلفرد ژاری بنویسم :/ بله حتما هم زده است به سرم :/ اینها بخشی از چیز هایی ست که در کتاب سکس ،آنارشیست و شقاوت در تئاتر پنیک آقای آرابال نوشته‌ی خشایار مصطفوی خوانده ام:/ بعضی جمله ها دقیقا جمله های همان کتاب است :/ در واقع بیشتر جمله ها:/

ژاری نویسنده ی سمبولیک فرنسوی ای بود که مشخصه ی اصلی نمایشنامه هایش مثل آثار داستایوفسکی ، هجو توهین آمیز و هتاک و تمرکز روی زشتی فیزیکی و هیولاوارگی اخلاق انسانی بود.

درواقع این متن درمورد اولین نمایشنامه از سری نمایشنامه ی مشهوراو ینی سه گانه ی اوبو (ابو شاه ،ابو پرنده، اوبو در زنجیر ) است .

اوبو شاه در سال ۱۸۹۶ روی صحنه ی تئاتر رفت و شب اول توقیف شد:| چون چیز هایی را داشت که به حساسیت های تماشاچی آن دوره توهین میکرد .شخصیت اصلی این نمایشنامه آدم چاق و احمق و خشنی است به نام پدر اوبو که یک فرمانده ی نظامی ست . او به تحریک همسرش (مادر اوبو) تصمیم میگیرد با سربازانش شاه لهستان را بکشد و خودش پادشاه شود . او سپس با شکنجه و زندانی کردن نجیب زادگان و قضات و بستن مالیات های سنگین مردم را غارت میکند . در همین حین پسر شاهِ کشته شده به کمک شاه روسیه به انتقام خون پدر و سلطنت از دست رفته به لهستان لشکر کشی میکند و شاه اوبو مغلوب میشود . همسر اوبو نیز درحالی که طلاهای اوبو را دزدیده متواری میشود . در پایان نمایش پدراوبو و همسرش را می‌بینیم که سوار کشتی اند و نقشه ی غارت کشور دیگری را میکشند.

مسخره کردن تابو های اخلاقی و زبان هتاک و حمله به نهاد های قدرت های اجتماعی ‌‌‌‌‌و کودکانه بودن لباس و شخصیت پردازی و ظاهر شدن بازیگران شبیه عروسک های خیمه شب بازی از ویژگی های این اثر است.

اوبو در این نمایش پادشاهی است با نقاب های عجیب غریب و لباس های مضحک و صفاتی زشت که خود نماد و اساس واقعی جامعه ی بورژواری می شود . شاه ابو که در انتهای قرن ۱۹ اجرا می شود واکنشی است به رشد قدرت گرفتن ارزشهای جامعه ی بورژواری در اروپا . طبقه ای که قدرت سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی را به دست گرفته اند و در توالی های بی‌پایان ، به واسطه‌ی جنون قدرت ، طمع ورزی و حماقت جامعه را به سوی انحطاط های تکرار شونده میکشانند.و در عین حال ارزش های طبقه ی خویش را بر کل طبقات حاکم می‌کنند .تا اینجای کار میتوان گفت که کار ژاری به نوعی افشاگری قدرت بوده است . تفاوت کار ژاری با معدود هنرمندانی از جنس او ، نگاه نو تری به قدرت است .در واقع نهاد قدرتی که ژاری در سه گانه ی اوبو آن را به چالش میکشد یک قدرت مرکزی یا تعاریف محدود شده ای چون شاه ، حکمران و... نیست بلکه ژاری با نشان دادن فساد و سودجویی همه ی شخصیت ها از قهرمان گرفته تا نامه رسان ، جهان قدرتی را که تقسیم شده به استهزا میگیرد.

اگر به ادبیات قبل از ژاری نگاه کنیم می‌بینیم که همیشه نقد قدرت با وجود شخصیت های بد و خوب بوده . همیشه آدمهای بدی وجود داشتند تا آدم های خوب آنها را شکست دهند یا برعکس . اما در نمایشنامه‌ ی شاه اوبو همه بد هستند . حتی اگر بخواهیم سعی کنیم شخصیت مثبتی را در نمایشنامه پیدا کنیم در نهایت به ملکه و شاه مرده میرسیم .که شبیه مجسمه های حماقت و جهالت هستند.و اگر فرض کنیم آنها جزو شخصیت های منفی نیستند به خاطر این ست که فرصتش را در نمایش نداشته اند.هر چند که بیشتر در نمایش طبقه ی اشراف و نجیب زاده ها به نمایش در می‌آیند اما بازتاب مردم نیز در نقش های مختلف مثل سرباز ،نامه رسان و... به صورت توده ای احمق ،سودطلب و فرصت طلب نشان داده میشود . که فقط در پی منافعشان فریاد میزنند .ژاری پدیده ی قدرت را به صورت قدرت متکثر در جامعه نفی می‌کند و از همین رو ست که امر مسلط آن جامعه یعنی پول و طلا که ارزش در جامعه ی بورژوا و هنجار پذیرفته شده توسط باقی طبقات هم هست در جای جای نمایش حضور دارد و عامل قدرت معرفی میشود .از سوی دیگر تفاوت ژاری با بیشتر هنرمندان پیش از خود که به مسأله ی قدرت پرداخته اند در اینست که ژاری درصدد یافتن چاره و ارایه ی نسخه در برابر قدرت منفی نیست. از نظر او حاکم خوب یا بد و یا مردم شایسته وجود ندارند . بلکه او بیشتر در صدد فروپاشی نظم عمومی و ویرانگری مفهوم قدرت متکثر است . نظم عمومی و قدرت متکثری که شالوده ی یک جامعه ی معمول را میسازد. نکاتی که در عین نیاز هر جامعه ای به آن باعث بروز پدیده هایی چون نظام سلطه ، ظلم ، بی‌عدالتی و فساد نیز میشوند.و این همان نقطه ای است که یک آنارشیست به آن حمله میکند.

موافقین ۶ مخالفین ۰ ۹۸/۰۸/۲۸
تنبور

نظرات  (۲)

خب دقیقا این بر هم زدن نظم عمومی ، اتفاقیه که الان تو کشور ما افتاده

یه سری اومدن قاطی ملت شدن دارن همه چیو داغون میکنن

حتی سران کشور ما هم آدم خوبه داستان نیستند

این وسط اونی که ضرر میکنه فقط ماییم

پاسخ:
اینا رو برای اتفاقات اخیر ننوشتم و بهتره بهش ربط ندیم . درمورد ضرر کردن ، هر دو طرف در آخر ضرر میکنن. فقط این بستگی به ارزشی داره که شما مدنظر قرار دادین. بهتره توجه کنیم که نمایشنامه ی ژاری داره به خود انسان و رفتار اون  حمله می‌کنه و از دیدگاه خالق خودش ینی ژاری میخواد واقعیت زندگی هر انسانی که در اون چنین جامعه ای زندگی می‌کنه و نیات و اهدافی که داره و این منفعت طلبی سودجویانه ،فرصت طلبانه و ریاکارانه و به طور کلی اون میزان زشت بودن رو نشون بده.
 و اصلا یکی از دلایلی هم که باعث شد مردم اون زمان بهشون بربخوره همین موضوع بوده . درمورد چند خط آخر متن که راجع به آنارشیست بود و برهم زدن نظم عمومی درواقع من کسی نیستم که اطلاعات کاملی درمورد آنارشیست داشته باشم . برای همین بهتره اگه میخواید دقیقا بدونید که چه چیزی رو مطرح می‌کنه ، درموردش مطالعه کنید . و یا اگه کسی هم توی بیان فکر می‌کنه چیزی می‌دونه که می‌تونه مفید باشه می‌تونه بگه.(ب.ن:و جالبه که از کل متن فقط به همین تیکه ی برهم زدن نظم عمومی دقت کردین :/ و با توجه به مقایسه تون فقط همین شباهت رو بین جامعه خودمون و نمایشنامه ی ژاری و به طور کلی متن پیدا کردین ://)

همه بد هستند. حتی اگر بخواهیم سعی کنیم شخصیت مثبتی را در نمایشنامه پیدا کنیم در نهایت به ملکه و شاه مرده میرسیم. که شبیه مجسمه‌های حماقت و جهالت هستند. و اگر فرض کنیم آنها جزو شخصیت های منفی نیستند به خاطر این ست که فرصتش را در نمایش نداشته‌اند. هر چند که بیشتر در نمایش طبقه‌ی اشراف و نجیب زاده‌ها به نمایش در می‌آیند اما بازتاب مردم نیز در نقش های مختلف مثل سرباز ،نامه رسان و... به صورت توده‌ای احمق ،سودطلب و فرصت طلب نشان داده میشود. که فقط در پی منافعشان فریاد میزنند.

از نظر او حاکم خوب یا بد و یا مردم شایسته وجود ندارند.

👍👌👌👌

 

پاسخ:
کتاب خیلی خوبیه .

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی