تنبـــــــور

تنبـــــــور

_ واژه‌ای که به زبان میآید ، از آغاز واژه نیست بلکه حاصل انگیزه‌ای درونی ست که متناظر با خلق‌و‌‌خوی فرد، او را به بیان واژه وامیدارد.
(فضای خالی، پیتر بروک)

_اگه فک میکنی منُ میشناسی ، لطفا این وبلاگ رو نخون .

_معمولا هروقت شاکی‌ام به این فکر میکنم که چه خوبه یه پست جدید بنویسم=!

_te.me/peidahshodeh

منوی بلاگ

۱ مطلب در شهریور ۱۴۰۳ ثبت شده است

خسته و داغون 

چقد سخته همه چی . سخت و پوست کن. سخت و بد گذرون. بزرگ میشی و چیزایی که دوست داری یکی یکی کم میشن و از بین میرن و تو شاهد همه چیزشی . بعضی چیزا مال همه نیست. اومده بودم یچیز دیگه بگم ، یچیز دیگه دارم میگم . راست میگفت من تحملشو ندارم . سوالای زیادی برای جزیئات زیادی تو ذهنم وجود داره. هیچکدوم رو در حد بروز نمیبینم ولی. نمیدونم آدمیزاد چیه و این دنیا برای چیه . برای شکنجه و رنج یه موجود زنده؟ نمیدونم . چیزای فوقالعاده ای هست که برای نداشتنش میتونی هر شب که به خودت برمیگردی اشک بریزی در تمام سالهای نفس کشیدنت. بعضی وقتا دوس دارم داد بزنم که وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی حالم خیییلیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بدددددددددددددددددددددددددددددددددددددددده

ولی اینکارو تو ذهنم انجام میدم یا یه جمله بی ربطو بلند و با فریاد میگم . دوس دارم سیگار بکشم نمیدونم خواهرم پاره‌م میکنه یا نه. 

این هذیونا رو تموم میکنم چون هی مینویسمو پاک میکنم و همه جمله ها بی ربطن به هم . ذهنم انسجامشو از دست داده/: 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۰۳ ، ۲۳:۳۶
تنبور