تنبـــــــور

تنبـــــــور

_ واژه‌ای که به زبان میآید ، از آغاز واژه نیست بلکه حاصل انگیزه‌ای درونی ست که متناظر با خلق‌و‌‌خوی فرد، او را به بیان واژه وامیدارد.
(فضای خالی، پیتر بروک)

_اگه فک میکنی منُ میشناسی ، لطفا این وبلاگ رو نخون .

_معمولا هروقت شاکی‌ام به این فکر میکنم که چه خوبه یه پست جدید بنویسم=!

_te.me/peidashodeh

منوی بلاگ
چهارشنبه, ۱۲ تیر ۱۴۰۴، ۱۲:۴۰ ق.ظ

۲۷۸_

واقعاً درنقطه‌ای از زندگیم که حال و حوصله هیچ بنی بشری رو توو زندگیم ندارم. و نه حتی حرفی دارم که به کسی بزنم. واقعاً به بن‌بست رسیدم. نمی‌دونستم همچین حسیم وجود داره.

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۴/۰۴/۱۲
تنبور

نظرات  (۱)

گریز، گریه ست یا افتادن روی تخت مامان یا تماشای سر و کله زدن بابا با گل و گیاهاش؟

می‌خوام گریه کنم؛ تو هم بیا چشاتو رَوون کن.

بعدش پناه می‌برم پیش مامان و بابا. اگه دلت میگه، پناه ببر تو هم.

پاسخ:
ایده‌ی خوبیه اگه نتیجه میده👍
ولی من حس بدی ندارم کلا
امیدوارم بهتر باشی 💗

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی