تنبـــــــور

تنبـــــــور

_ واژه‌ای که به زبان میآید ، از آغاز واژه نیست بلکه حاصل انگیزه‌ای درونی ست که متناظر با خلق‌و‌‌خوی فرد، او را به بیان واژه وامیدارد.
(فضای خالی، پیتر بروک)

_اگه فک میکنی منُ میشناسی ، لطفا این وبلاگ رو نخون .

_معمولا هروقت شاکی‌ام به این فکر میکنم که چه خوبه یه پست جدید بنویسم=!

_te.me/peidahshodeh

منوی بلاگ
شنبه, ۱۶ تیر ۱۴۰۳، ۰۱:۰۰ ق.ظ

ناگهان اتک و پوووف!! ناپدیدی همه چیز!

​​​​​​از همه ی پسرایی که رابطه‌مو با دوستام بهم زدن و اونا رو تسخیر کردن خیلی خودخواهانه ، متنفرم. 

این موضوع که نمیتونم حداکثرترین حالت دوستی رو با کسایی که میخوام داشته باشم چون این جایگاه همیشه متعلق به جنس مخالفه اذیتم میکنه و واقعاً گند میزنه به اشتیاقم. 

باید شاهد این باشی که بشینه کنارت و با اون حرف بزنه، وقتی میخواد با تو حرف بزنه درمورد اون حرف بزنه، وقتی ناراحت و دمغه همیشه مربوط به اونه و بلاه بلاه بلاه . 

خسته شدم از این همه ناتمامی در روابط با همه ی انسانها

چرا نمیتونم کسایی میخوام رو  توی قفس نگه دارم? :/ 

چرا همیشه من اونی هستم که رها میشه، ناکافیه ، در حاشیه‌س.

از رل زدن و دوستی و ازدواج هیچکدومتون خوشحال نیستم واقعاً. چرا باید از این خداخافظی شاد باشم؟؟؟؟؟ چه انتظار بیجاییه. 

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۳/۰۴/۱۶
تنبور

نظرات  (۱)

درکت میکنم. ولی چاره چیه وقتی اولویت زندگی ادمها نیستیم؟

پاسخ:
به به، هیچه‌ی عزیز! 
چاره‌ای نیست 
کمبود چاره در جهان!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی