اینقد حالم داغونه که نمیدونم به کجا پناه ببرم . تا حالا اینقد به فهم بی پناهی و ناامیدی نزدیک نبودم
متنفرم ازینکه هر دفعه به همه ی آدمای اطرافم رو میارم و هر دفعه میفهمم « من نمیتونم . »
اینقد حالم داغونه که نمیدونم به کجا پناه ببرم . تا حالا اینقد به فهم بی پناهی و ناامیدی نزدیک نبودم
متنفرم ازینکه هر دفعه به همه ی آدمای اطرافم رو میارم و هر دفعه میفهمم « من نمیتونم . »