تنبـــــــور

تنبـــــــور

_ واژه‌ای که به زبان میآید ، از آغاز واژه نیست بلکه حاصل انگیزه‌ای درونی ست که متناظر با خلق‌و‌‌خوی فرد، او را به بیان واژه وامیدارد.
(فضای خالی، پیتر بروک)

_اگه فک میکنی منُ میشناسی ، لطفا این وبلاگ رو نخون .

_معمولا هروقت شاکی‌ام به این فکر میکنم که چه خوبه یه پست جدید بنویسم=!

_te.me/peidahshodeh

منوی بلاگ
يكشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۲:۵۳ ب.ظ

اوفلیا

در خانه اتاق است*

در اتاق

تخت خواب

در تخت خواب

من نفس می‌کشد 

من،

خیلی آرام است

من...به آرامی

نفس می‌کشد 

من نیاز نیست

کاری کند 

همه‌چیز آرام است

من

ماهی مرده‌ای ست

به رویِ آب.

 

دیروز سیگار کشیدم.‌بعد از مدتی طولانی. مادوکس، آشغال بود. و امروز اوفلیا از جلوی چشمهایم کنار نمیرود.

 

 


*با دستهای کوچکت بگو بدرود، یوهان کریستیان فان اسخاخن_نیلوفر شریفی 

 

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۳/۰۲/۱۶
تنبور

نظرات  (۱)

اوفیلیا که بود؟

سیگار همچینت کرد؟

پاسخ:
نمیدانم. گوگل کن!
نه؛ سیگار که همچین نمیکند

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی