قارقار در دوشنبه!
امروز کلاس ساعت هشت رو جا موندم (و خوب شد جا موندم واقعاً).از هوا روشنی صبح تا وقتی واقعاً به خاطر صدای عجیبی که توو خونه میومد و قط میشد بیدار شدم یعنی ساعت ۸ ,پرنده.هام یه بند از رو سرم دسته جمعی پرواز کردن و رو پنجره میشستن و باز میرفتن سمت خونهشون و توو گوشم جیغ میکشیدن حین پر زدن از روم. ولی این جیغ جیغها و بلکه قارقارهایی که دقیقاً داخل گوشم کشیده میشد باعث نشد من خوابم نبره!!
ولی وقتی بیدار شدم نمیدونستم صدای چیه ، فک کردم شاید سوسکی چیزی داره لای مشمایی چیزی دست و پا یا بال بال میزنه شاید چون توی خواب شنیده بودم صداشو نزدیک ترین شناختی که داشتم صدای سوسک گیر کرده توو مشما بود://
و خونه رو مه گرفته بود اما من فک کردم چشمام تار شده :|||
بعد رفتم دسشویی و برگشتم دوباره صداعه اومد . پرنده هام داشتن به اون نقطه نگا میکردن دقیقاً ولی من باورم نمیشد مشکلی هس:||
و چی شده بود؟ دوشاخه یخچال توو پریز محافظش داشت جرقه میزد و ذوب شده بود :/ و بو حتی خونه رو برداشته بود و اون مه هم دود بود! :|
دقیقاً روزی که یه آدمی داره میاد اینجا TT
بعد خوندن هر پاراگراف ذهن یک فرضی میکنه ولی با خوندن پاراگراف بعدیش سورپرایز میشه کلا
فکر کردم چشام تار شده :))