فردا یک امتحان غول دارم. میانترمش را نصف گرفته‌ام. دیگر هم حوصله سر و کله زدن‌ها را ندارم‌. این را البته از سه ماه پیش فهمیدم که دیگر آنقدر پیگیر نیستم. از وقتی که فهمیدم همکلاسی‌هایم چقدر کور و نابینا هستند و ذات ملت در عادت است. اینکه به صورت ذاتی علایق تو را بو میکشند تا نقاط ساده لوحی تو را بفهمند. آدم در چیزهایی که دوست دارد ساده‌لوح است. منکه اینطورم. 

هر روز که میگذرد من دورتر میشوم و از خودم عصبانی‌تر. بی‌اعتماد تر به خودم میشوم . 

۲ ۰