تنبـــــــور

تنبـــــــور

_ واژه‌ای که به زبان میآید ، از آغاز واژه نیست بلکه حاصل انگیزه‌ای درونی ست که متناظر با خلق‌و‌‌خوی فرد، او را به بیان واژه وامیدارد.
(فضای خالی، پیتر بروک)

_اگه فک میکنی منُ میشناسی ، لطفا این وبلاگ رو نخون .

_معمولا هروقت شاکی‌ام به این فکر میکنم که چه خوبه یه پست جدید بنویسم=!

_te.me/peidahshodeh

منوی بلاگ
چهارشنبه, ۱۳ دی ۱۴۰۲، ۱۱:۳۲ ق.ظ

222_

چهارشنبه‌ی سرد تنهای تعطیل غمگینی است. از روزهای تعطیل خوشم نمیاید. بعضی‌ها سرنوشت خاصی دارند. هیچوقت از کلمه‌ی سرنوشت خوشم نیامده. برایم معنی قابل فهم و دقیقی نمیدهد انگار .یک خواست معنوی . آنقدر شدید که برای انجامش نیازی به حضورت هم نیست فقط کلمه‌ی اسمت کافی است تا خون جاری شود. روح پشت هر ورد و طلسم احتمالا همینگونه به وجود میآید. اسمت را به زبان می‌آورند و دیگران میمرند، عذاب میکشند‌‌ یا که استخوانهایشان له میشود. 

مرا ول کرده‌ای و رفته‌ای. من از فاصله هم متنفرم. من شک کرده‌ام به بودن تو . شاید نبوده‌ای هرگز. ذهنِ خودم بوده کنار خودم! دوست دارم راهی پیدا کنم. اما راهی هست؟ شاید نیست. من واقعا بدون تو هستم دیگر؟ منکه باورم نمیشود. نمیدانم چه میگویم . هذیان هایم پایانی ندارند. من حرفم چیست اصلا؟ اینکه این گپ توی قلبم راهش به گلویم رسیده و دارد خفه‌ام میکند؟ خب که چه؟ چه اهمیتی دارد؟ 

واو خدایا .... حتی فکرش را هم نمیکنی که بشر چه کارهایی با خودش میکند! 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۱۰/۱۳
تنبور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی