چهارشنبه, ۱۷ خرداد ۱۴۰۲، ۰۸:۲۲ ق.ظ
۱۸۸_
بعضی وقتا دلت برای چیزای خیلی دور تنگ میشه. دور ازین نظر که نمیتونی داشته باشیشون چون فرصتش گذشته و تو توی موقعیتی هستی که نمیتونی اون چیزا رو داشته باشی . هر چند که قبلا هم اونا رو نداشتی .
قبلا که میخواستم ،نداشتم . حالا که دارم نمیتونم.
خیلی وقته اینجا چیزی ننوشتم. در کل هیچجا هیچی ننوشتم . حرفی برای گفتن نداشتم، شایدم حال و حوصله شرح و تعریف و دو دوتا چارتا کردن اینکه اینو بنویسم یا ننویسم رو نداشتم. شایدم نشستم و حساب کردم دیدم کلا هیچیو نباید بنویسم که این نشون میده آدم خودشم میدونه کارش درست نیست.
خوابم میاد.اکثر اوقات حس بدی دارم .یادم نمیاد کی حس خوبی داشتم اصن.
۰۲/۰۳/۱۷