تنبـــــــور

تنبـــــــور

_ واژه‌ای که به زبان میآید ، از آغاز واژه نیست بلکه حاصل انگیزه‌ای درونی ست که متناظر با خلق‌و‌‌خوی فرد، او را به بیان واژه وامیدارد.
(فضای خالی، پیتر بروک)

_اگه فک میکنی منُ میشناسی ، لطفا این وبلاگ رو نخون .

_معمولا هروقت شاکی‌ام به این فکر میکنم که چه خوبه یه پست جدید بنویسم=!

_te.me/peidahshodeh

منوی بلاگ
جمعه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۹، ۰۶:۰۰ ب.ظ

۱۰۴-

دیروز روزی بود که بعد از دو سه سال احساس کردم از خودم خوشم می آید، با خودم فکر کردم که میتوانم به خودم تکیه کنم چون دوست دارم خودم اذیت و ناراحت نشود ، دیروز آدم گستاخی بودم.انگار به این چیزها عادت نداشتم . یادم رفته همه چیز میدانی .ظرفیتم کم شده. امروز اما از خودم متنفرم . جزو شدیدترین حالاتی که از خودم بدم می آید . من اغلب خودم را دوست ندارم و لایق خیلی چیزها نمیدانم ولی این یکی دقیقا تنفر است، از آنها که دوست داری یک درد جسمی ای سراغت بیاید تا دلت خنک شود.چند روز پیش به این فکر میکردم که هر وقت به خودم گفتم که چقدر یک نفر را دوست دارم، چقدر یک نفر عالی است ، شک کنم . شک کنم و همان لحظه آن احساس شعف و شادی ای را که انگار داری از شدت علاقه سرریز میشوی ، بکشم. چون میدانم که چند وقت دیگر،لحظاتی هست که ازش اگر بیزار نباشم، دست کم بی تفاوت هستم. همه چیز بلاخره یک جایی ناامیدت میکند یا اینکه تو ناامیدش می‌کنی.امروز ولی فهمیدم این حس درباره ی خود آدمم هست. 

​​​​​​

 

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۹/۰۱/۲۲
تنبور

نظرات  (۳)

۲۲ فروردين ۹۹ ، ۱۸:۱۰ رفیقِ نیمه راه

باید فیتیله احساسات رو بکشیم پائین...

پاسخ:
من که ربات نیستم =!

کتری که زیاد قل قل میکنه زیرش رو خاموش میکنن ... 

ولی اینکه چی بار گذاشته باشیم مهمه !

پاسخ:
هوم ؟!:/

کتری ازاستعاره از دل آدمیزاد بود ...!

پاسخ:
:/

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی